اقتصاد جهانی در سال 2024 با مشکلات دست و پنجه نرم می کند و به دلیل محدودیت های انرژی با سقوط بالقوه مواجه است، افزایش توزیع ثروت به سمت ثروتمندان، تورم بالاتر و افزایش نرخ بهره به چالش های اقتصادی در سال 2024 می افزاید.
می دانیم که سن اوج عملکرد برای انسان ها بسته به فعالیت متفاوت است، اوج عملکرد برای یک ورزشکار بین سنین 20 تا 30 سالگی است، در حالی که اوج عملکرد برای فردی که مقالات دانشگاهی می نویسد بین 40 تا 50 سال به نظر می رسد.
زمانی که افراد به 80 سالگی می رسند، این ظن قوی را دارند که سلامت و سایر جنبه های عملکرد در 20 سال آینده بدتر می شود.
اقتصادها از نظر فیزیک شبیه انسان هستند، هر دو دارای ساختارهای اتلافی هستند و آنها به انرژی از انواع مناسب نیاز دارند تا سیستم های خود را در حال رشد و عملکرد عادی نگه دارند، برای انسان منبع اصلی این انرژی غذا است. برای یک اقتصاد، مخلوطی از انرژی است که اقتصاد به طور خاص با آن سازگار است.
اقتصاد امروزی به مخلوط معینی از انرژی مستقیماً از خورشید، به علاوه انرژی حاصل از سوختهای فسیلی، زیست توده و انرژی هستهای نیاز دارد و الکتریسیته حامل انرژی از منابع مختلف است. (باید در هر زمان از روز و در زمان مناسب سال در دسترس باشد تا به اقتصاد امروز اجازه دهد تا ادامه یابد)
اکثر مردم نمی دانند که اقتصادها رشد می کنند و در نهایت سقوط می کنند، به عنوان مثال می دانیم که امپراتوری روم رشد خود را در سال 625 قبل از میلاد آغاز کرد و در سال 211 پس از میلاد به اوج خود رسید.
بین 211 بعد از میلاد تا 456 بعد از میلاد تا حدودی کاهش یافت، زمانی که سرانجام پس از چندین حمله فروپاشید، رشد و فروپاشی اقتصادها به دلیل ماهیت آنها به عنوان ساختارهای پراکنده بسیار مورد انتظار است.
در سال 2024 اقتصاد جهان بیشتر و بیشتر شبیه یک پیرمرد 80 ساله عمل می کند تا مانند یک اقتصاد جوان پر جنب و جوش، شاید اقتصاد بتواند برای چند سال دیگر ادامه یابد، اما به نظر می رسد که به طور فزاینده ای در خطر فروپاشی یا تسلیم شدن در نتیجه مشکلاتی جزئی قرار دارد.
1. بخش های زیادی از اقتصاد جهان از رشد به انقباض تغییر می کند
دایره های آبی می توانند چیزهای مختلفی را نشان دهند:
مجموع کالاها و خدمات تولید شده توسط اقتصاد.
مقدار انرژی مورد نیاز برای تولید کل کالاها و خدمات تولید شده توسط اقتصاد.
کل جمعیتی که توسط این کالاها و خدمات پشتیبانی می شود. (که معمولاً افزایش یا کاهش می یابد)
کالاها و خدمات به ازای هر نفر. (که در دوره های رشد و کاهش در اقتصاد رو به کاهش تمایل به افزایش دارند)
به طرز عجیبی، توانایی اقتصاد برای حفظ پیچیدگی. بدون انرژی کافی، ساختارهایی مانند دولت ها تمایل به شکست دارند.
با دور شدن اقتصاد از رشد، به سمت انقباض، می توان تغییرات عمده ای را انتظار داشت.
2. در یک اقتصاد در حال رشد، بازپرداخت بدهی با بهره بسیار آسان است و در یک اقتصاد رو به کاهش، بازپرداخت بدهی با بهره تقریباً غیرممکن می شود.
اگر اقتصاد در حال رشد باشد، احتمالاً در طول زمان تعداد مشاغل در دسترس خواهد بود و نسبتاً بیشتر پرداخت خواهند کرد و اگر فردی شغل خود را از دست بدهد، به دست آوردن موقعیتی که به همان اندازه یا بیشتر پرداخت کند، چندان دشوار نیست. (بازپرداخت وام خانه یا خودرو آسان است)
وضعیت مربوطه برای مشاغل رخ می دهد، اگر کسبوکار بتواند روی تعداد فزایندهای از مشتریان حساب کند، پوشش سربار با یک پایگاه مصرفکننده رو به رشد آسانتر و آسانتر میشود.
واضح است که در یک اقتصاد در حال انقباض عکس این امر صادق است، اگر فردی شغل فعلی خود را از دست بدهد، ممکن است شغل در دسترس باشد، اما شغل ها به خوبی پرداخت نمی شوند. کسبوکارها ممکن است مانند سال 2020 با دورههایی با تقاضای ناگهانی کمتر مواجه شوند.
اگر کارمندان از فضا دیگر استفاده نمیکنند، نیاز ناگهانی به کاهش هزینههای سربار، مانند پرداختهای فضای اداری وجود دارد.
بدیهی است که اگر نرخ بهره افزایش یابد، بازپرداخت بدهی با بهره برای وام گیرندگان از همه نوع دشوارتر می شود، بنابراین افزایش نرخ بهره راهی برای کاهش عمدی اقتصاد است. اگر اقتصاد خیلی سریع در حال رشد است (مانند یک دونده 20 ساله)، پس چنین تغییری منطقی است.
اما اگر اقتصاد مانند یک پیرمرد 80 ساله رفتار کند که با چوب دستی میچرخد، احتمالاً اقتصاد سقوط خواهد کرد و به شدت آسیب خواهد دید. این خطر افزایش نرخ بهره در شرایطی است که اقتصاد جهانی در رشد با نرخ مناسب با مشکل مواجه است.
3. فیزیک سیستم حکم میکند که با تغییر سیستم در جهت انقباض، ثروت سیستم به طور فزایندهای بین افراد ثروتمند و بسیار قدرتمند توزیع میشود و از ثروتمندان دور میشود.
فیزیکدان فرانسوا رودیر در کتاب خود به نام ترمودینامیک تکامل درباره این موضوع می نویسد. او انرژی (و کالاها و خدماتی که با استفاده از این انرژی تولید می شود) را به عنوان انرژی استفاده شده برای آب تشبیه می کند.
هنگامی که سطح انرژی پایین است، اعضای کمتر ثروتمند اقتصاد تمایل دارند که تحت فشار قرار بگیرند، همانطور که آب منجمد (کم انرژی) به یخ تبدیل می شود و میزان کاهش انرژی موجود (و کالاها و خدمات تولید شده با استفاده از این انرژی) به طور فزاینده ای به تعداد اندک شرکت کنندگان اقتصادی در بالای سلسله مراتب اقتصادی حباب می شود.
این موضوع باعث می شود که ثروتمندان از قبل ثروتمندتر شوند.
به نوعی، به نظر می رسد که اقتصاد خودسازمانده تا آنجا که می تواند اقتصاد را حفظ می کند، زمانی که منابع انرژی ناکافی است، به نظر می رسد ثروتمندان برای فعال نگه داشتن کل سیستم مهم هستند، بنابراین ساختار تمایل دارد به آنها توجه کند.
تورم به طور کلی مشکل ساز است، به خصوص برای افراد با درآمد محدود و نرخ های بهره بالاتر نیز درصد بزرگی از درآمد قابل مصرف را می گیرد، این مشکل برای افراد کم درآمد بیشتر است.
منفعت نرخ بهره بالاتر و سود سرمایه به افراد با درآمد بالا می رود.
قیمت های بالای مواد غذایی به ویژه بر فقرا تأثیر می گذارد زیرا، حتی در زمان های خوب، غذا سهم بالایی از درآمد آنها را تشکیل می دهد، به عنوان مثال در یک کشور فقیر، اگر هزینه های غذا 50٪ از درآمد یک فرد را در حالی که قیمت مواد غذایی متوسط است، تشکیل دهد، افزایش 20٪ در قیمت مواد غذایی منجر به قیمت مواد غذایی 60٪ از درآمد می شود.
چنین وضعیتی به سرعت غیرقابل تحمل می شود زیرا درآمد کافی برای سایر کالاهای ضروری باقی نمی ماند.
شکل بالا نشان می دهد که بین سال های 1990 تا 2022، سهم کل ثروت در اختیار یک درصد از شهروندان آمریکایی از 23 درصد به 32 درصد افزایش یافته است، این بدان معناست که سایر شهروندان به طور فزاینده ای از مزایای اقتصاد رو به رشد محروم شدند.
4. ثروتمندان با قدرت تازه یافته خود (ناشی از تمرکز فزاینده ثروت)، وسوسه می شوند که کنترل فزاینده ای بر سیستم اقتصادی اعمال کنند.
این واقعیت که اقتصاد جهان احتمالاً به محدودیت های سالانه استخراج سوخت فسیلی در حال حاضر می رسد، برای مدت بسیار طولانی شناخته شده است، بارها به سخنرانی دریاسالار نیروی دریایی ایالات متحده هیمن ریکاور در سال 1957 اشاره کرده ام که به این تنگنا اشاره کرده است. (افراد ثروتمند مدتهاست که از این تنگنا اطلاع داشتند)
آنها از خود میپرسیدند: چگونه میتوانیم از این تغییر به طور فزایندهای بهره ببریم؟
واضح است که کاهش نرخ رشد جمعیت یکی از اهداف برخی از این افراد ثروتمند بوده است، با افراد کمتری برای به اشتراک گذاشتن منابع موجود، همه سود خواهند برد.
اما ثروتمندان همچنین می توانند ببینند که پنهان کردن گلوگاه انرژی برای حفظ عملکرد معمول سیستم فعلی سود زیادی خواهد داشت. این افراد، از طریق مجمع جهانی اقتصاد و سایر سازمان ها، برای صفر شدن انتشار گرمایش جهانی تلاش کرده اند.
آنها سعی کردهاند مشکل سوختهای فسیلی ارزانقیمت ناکافی را بهعنوان مشکل مقدار بیش از حد سوختهای فسیلی برای سیستم در نظر بگیرند و از نظر آنها، ما میتوانیم تصمیم بگیریم که از سوختهای فسیلی دور شویم بدون اینکه اثرات نامطلوب قابل توجهی داشته باشیم.
با پنهان کردن گلوگاه انرژی، شرکت های فروش وسایل نقلیه می توانند ادعا کنند که آنها برای سال های طولانی مفید خواهند بود. سیستمهای آموزشی میتوانند ادعا کنند که ما در راه یافتن جایگزینهایی برای سوختهای فسیلی هستیم و شغلهای خوبی در سیستمهای جدید وجود خواهد داشت.
با پنهان بودن مشکل گلوگاه، سیاستمداران مجبور نیستند شهروندان را با یک موضوع بسیار نگران کننده و حل نشدنی مواجه کنند. از آنجایی که همه آرزوی یک روایت خوشبختی را دارند، برای ثروتمندان (و سیاستمدارانی که می خواهند دوباره انتخاب شوند) آسان است که بر رسانه های اصلی خبری تأثیر بگذارند تا فقط این دیدگاه را به خوانندگان ارائه دهند.
5. ترکهای بزرگ در اقتصاد احتمالاً به زودی ظاهر میشوند،. تنگنای انرژی در حال حاضر اقتصاد را به پایین می کشد، حتی اگر رسانه های خبری عمده تمایلی به بحث در مورد این مشکل نداشته باشند.
مشکل خود را به چندین روش مختلف نشان می دهد:
اقتصاد به سمت دو دیدگاه کاملاً متفاوت در مورد وضعیت انرژی امروز حرکت کرده است
روایتی که در مطبوعات ارائه می شود این است که ما مقدار بیش از حد سوخت های فسیلی داریم، در این دیدگاه، هرگونه کمبود سوخت های فسیلی (یا هر منبع دیگری) به سرعت با افزایش قیمت ها همراه خواهد بود.
این افزایش قیمت ها باعث می شود مقدار فزاینده ای از این مواد استخراج شود و به سرعت مشکل را حل کند، اما داستان واقعی، برای هر کسی که جزئیات را بررسی می کند، کاملا متفاوت است. مقرون به صرفه بودن بسیار مهم می شود و قیمت ها را پایین نگه می دارد.
تاریخ نشان می دهد که تقریباً هر تمدنی سقوط کرده است و جمعیت ها تمایل به رشد دارند اما منابع حمایت کننده از اقتصادها به اندازه کافی سریع رشد نمی کنند.
افزایش قیمت ها مشکل را حل نمی کند! افرادی که با سوخت های فسیلی کار می کنند می دانند که چقدر برای تمدن فعلی ما ضروری هستند. داستان در مورد جایگزینی متناوب باد و خورشید به جای سوخت های فسیلی بسیار دور از ذهن به نظر می رسد اگر شخصی به نیاز به گرما در زمستان و مشکلات مربوط به ذخیره طولانی مدت برق فکر کند.
دو روایت کاملاً متفاوت پیرامون آینده انرژی ما به نظر می رسد که می توانستند از رمان دیستوپیایی نوزده هشتاد و چهار نوشته جورج اورول آمده باشند.
بازپرداخت بدهی با بهره یک مشکل فزاینده است
ممکن است عجیب به نظر برسد، بدهی اضافه شده می تواند به طور موقت به عنوان نگهدارنده انرژی اضافی عمل کند، بدهی وعده ای برای کالاها و خدماتی است که با انرژی آینده ساخته خواهد شد.
این مکاننما میتواند به کالاهای سرمایهای مانند کارخانهها اجازه دهد که امکان ساخت کالاها و خدمات بیشتری را در آینده فراهم کند و همچنین میتوان از این جایگاهدار به عنوان مبنایی برای پرداخت پول به کارگران استفاده کرد تا آنها بتوانند از پس خرید کالاهای بیشتری برآیند، در برخی مواقع بدهی برای سیستم بیش از حد غیر قابل تحمل می شود.
ما شاهد برخی از این موارد در چین هستیم، جایی که در بازار املاک و مستغلات نکول بدهی وجود داشته است.
در ایالات متحده، بازار املاک و مستغلات تجاری با نرخ خالی بالایی مواجه است. نگرانی فزاینده ای وجود دارد که در بسیاری از مکان ها، املاک تجاری تنها با ضرر و زیان فراوان فروخته می شود و در این شرایط، دارندگان بدهی احتمالاً متحمل زیان های هنگفت خواهند شد.
احزاب سیاسی در مورد افزایش بدهی دولت به شدت اختلاف نظر دارند
احزاب محافظهکارتر نمیخواهند بدهیهای بیشتری اضافه کنند، اما احزاب لیبرالتر اصرار دارند که هیچ راه چارهای وجود ندارد: اگر انرژی کافی از نوع درست وجود نداشته باشد، احتمالاً میتوان از بدهی اضافه شده برای تامین مالی پروژهها استفاده کرد.
بخش انرژی های تجدیدپذیر که توهم پیشرفت به سمت عرضه کافی انرژی از نوع مناسب با قیمت مناسب را ایجاد می کند. بدهی اضافه شده همچنین می تواند برای ادامه بسیاری از برنامه های اجتماعی وعده داده شده به شهروندان و ارائه حمایت از فعالیت هایی مانند جنگ در اوکراین استفاده شود.
تا کنون، افزودن بدهی برای ایالات متحده کارساز بوده است، زیرا دلار آمریکا ارز ذخیره جهانی است و به دلیل اینکه ایالات متحده تمایل دارد نرخ بهره هدف خود را بالا نگه دارد و سایر کشورها را تشویق به سرمایه گذاری در اوراق بهادار ایالات متحده کرده است.
اگر کشورهای دیگر تلاش کنند تا بدهی های بیشتری را اضافه کنند، ارزهای آنها کاهش پیدا می کند و منجر به تورم می شود، ایالات متحده نیز ممکن است به زودی به دلیل بدهی های اضافی با مشکل تورم مواجه شود.
این به این دلیل اتفاق میافتد که چاپ پول امکانپذیر است، اما چاپ کالاها و خدماتی که با محصولات انرژی ارزان قیمت ساخته شدهاند امکانپذیر نیست.
برای مثال وسوسه نجات بانکهای در حال ورشکستگی و طرحهای بازنشستگی با بدهیهای اضافی است و تا جایی که این بدهی دوباره به عرضه پول بازگردد، اما کالاهای اضافهای برای تطبیق وجود نداشته باشد، نتیجه احتمالاً تورم در قیمت کالاها و خدمات موجود است.
شکسته شدن خطوط عرضه نشانه دیگری از رسیدن اقتصاد به محدودیت است
وقتی کالاها و خدمات کافی برای رفت و آمد وجود نداشته باشد، برخی از خریداران بالقوه کالا باید کنار گذاشته شوند، در سه سال گذشته، همه ما حداقل مشکلاتی را با قفسه های خالی در فروشگاه ها و در دسترس نبودن قطعات مورد نیاز برای تعمیرات تجربه کرده ایم. بسیاری از انواع داروها در سراسر جهان کمبود دارند.
صنایع سنگین نیز با مشکلاتی روبرو بوده است، در سال 2022 Upstream Online نوشت: کمبود لوله حفاری باعث ایجاد سردرد برای تولیدکنندگان ایالات متحده [نفت و گاز طبیعی] می شود.
اگر در حال رسیدن به حد مجاز سوخت فسیلی ارزان قیمت در دسترس برای استخراج باشیم، می توان انتظار افزایش تعداد این مشکلات را داشت و این مشکلات خط عرضه باعث افزایش هزینه ها به روشی متفاوت از تورم عادی می شود.
اغلب، یک محصول گرانتر باید جایگزین شود، یا راهحلی با هزینه بالاتر مورد نیاز است. به عنوان مثال، ممکن است شخصی نیاز به استفاده از وسیله نقلیه اجاره ای در زمانی که وسیله نقلیه فعلی او در حال تعمیر است، به دلیل در دسترس نبودن قطعات جایگزین باشد.
زمانی که کالاها و خدمات کافی وجود نداشته باشد، تضادها به وجود می آیند
بخشی از مناقشه ناشی از اختلاف دستمزد و ثروت است و برای مثال تعداد فزایندهای از مردم یافتن مسکن با قیمت مناسب را غیرممکن میدانند، ترکیبی از نرخ های بهره بالا و قیمت های بالای مسکن باعث می شود که خرید خانه به یک امر لوکس تبدیل شود که فقط برای ثروتمندان در دسترس است. سهم فزاینده ای از جوانان نیز خودروها را بسیار گران قیمت می دانند.
یکی از راههایی که نبودن کالاها و خدمات بهاندازه کافی خود را نشان میدهد این است که بسیاری از مردم قادر به خرید محصولات مورد نظر نیستند، اغلب این باور وجود دارد که توزیع عادلانه تر درآمد مشکل را حل می کند، اما اگر اقتصاد به دلیل کمبود انرژی نتواند اتومبیل یا خانه های بیشتری بسازد، این مشکل را حل نمی کند.
در عوض ارائه پول بیشتر به فقرا باعث تورم در قیمت کالاهای موجود می شود و یکی دیگر از راه های تجلی این درگیری، درگیری بین کشورهاست، کشورهایی که سوختهای فسیلی میفروشند، مانند روسیه، مایلند قیمت سوختهای فسیلی بالاتر باشد تا استانداردهای زندگی مردم خودشان بالاتر باشد.
با این حال اگر کشورهای واردکننده سوخت فسیلی، مانند کشورهای اروپایی، مجبور به پرداخت قیمتهای بالاتر برای سوخت فسیلی مورد استفاده خود شوند، تولید سودآور برای شرکتهای این کشورها دشوار میشود. همچنین افزایش قیمت سوخت فسیلی باعث می شود که هزینه تولید مواد غذایی بیشتر شود.
مشتریان اغلب نمی توانند قیمت های بالاتر مواد غذایی را بپردازند.
در مورد نبرد بین اسرائیل و غزه، حداقل بخشی از مناقشه مربوط به میدان گاز طبیعی است که اسرائیل در حال توسعه آن است، اما مسلماً متعلق به غزه است
اگر اسرائیل بتواند این منبع را توسعه دهد، ممکن است بتواند اقتصاد خود را برای مدتی بیشتر در حال توسعه نگه دارد و مردم غزه بسیار فقیر خواهند ماند، (و) به نظر می رسد تولید در سراسر جهان از نظر کمیت کاهش می یابد. قطعاً برای همگام شدن با رشد جمعیت در حال افزایش نیست.
کمبود بزرگ امروز به جای خدمات، در کالاهاست. این همان چیزی است که یک فرد انتظار دارد اگر یک مشکل انرژی منجر به مشکلاتی شود که ما در حال حاضر تجربه می کنیم، سازمان S&P Global Market Intelligence شاخصی به نام Purchasing Managers Index برای 15 کشور از جمله میانگین جهانی ارائه می دهد.
طبق آخرین داده های موجود، بخش تولیدی این شاخص در سطح جهانی در حال انقباض است.
میزان این انقباض تولید به ویژه برای ایالات متحده، کشورهای اروپایی از جمله برای ژاپن و استرالیا قابل توجه است، کشورهایی که در حال انقباض نیستند هند، روسیه و چین هستند، اگر تولید در حال انقباض باشد، در ماهها و سالهای آینده انتظار داریم خطوط عرضه شکستهتر شود.
6. همه اینها در سال 2024 و دراز مدت چگونه خواهد بود؟
احتمالاً اوضاع از نظر اقتصادی بدتر می شود، اما نمی دانیم چقدر بدتر می شود، می دانیم که یک فرد مسن می تواند به راحتی تسلیم برخی بیماری ها شود و به همین ترتیب، ما می دانیم که اگر اقتصاد نقاط ضعف کافی داشته باشد، ممکن است یک فروپاشی بزرگ حتی بدون کاهش شدید در دسترس بودن انرژی رخ دهد.
در عین حال به نظر میرسد اقتصاد مقاومت زیادی دارد و به نظر میرسد رهبران ایالات متحده و شاید کشورهای دیگر نیز مسیر افزایش بدهیهای خود را برای نجات خود از هر مشکلی در پیش میگیرند.
اگر بانک ها دچار مشکل شوند، تسهیلات مالی جدیدی ایجاد خواهد شد و اگر تامین اجتماعی یا مستمری های خصوصی به بودجه بیشتری نیاز داشته باشد، احتمالاً از طریق بدهی های دولتی بیشتر تامین می شود.
این شک وجود دارد که حداقل در ایالات متحده به جای کاهش تورم (پول بسیار کم، اما همچنین برای خرید بسیار کم) احتمال افزایش تورم (پول زیاد اما برای خرید بسیار کم) وجود دارد.
کائنات ظاهراً از هیچ پدید آمد! کیهان رشد کرده و به رشد خود ادامه می دهد، اریک چیسون در کتاب خود با عنوان تکامل کیهانی: ظهور پیچیدگی در طبیعت در سال 2001 نشان می دهد که روند جهان به سمت پیچیدگی هر چه بیشتر بوده است.
به نظر می رسد که جهان خود مانند یک ساختار پراکنده عمل می کند و خود سازمان دهی جهان را به رشد و پیچیده تر شدن سوق می دهد، تا زمانی که انرژی کافی داشته باشد و این سؤال پیش میآید: منبع انرژی در حال گسترش برای کیهان در کل از کجا میآید؟ آیا عرضه انرژی در حال گسترش می تواند به طور نامحدود ادامه یابد.
به نظر چیزی از بیرون وجود دارد که کل کیهان را به جلو می راند، اقتصاددانان در مورد یک دست نامرئی صحبت می کنند و افرادی با پیشینه مذهبی ممکن است بگویند خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده است و هر روز به خلق آن ادامه می دهد، از طریق مشارکت در چیزهایی که روی زمین اتفاق می افتد، از جمله اتفاقات عجیب و غریب در سال 2020.
امروز یک نیروی خارجی بر اقتصاد تأثیر می گذارد، شاید مشکلات زمین موقتی باشد، یک احتمال این است که در نهایت نوع جدیدی از راه حل انرژی پیدا شود و همچنین این احتمال وجود دارد که در مقطعی، هر نیرویی که کیهان را به راه انداخته باشد، ممکن است باعث شود که کار کیهان متوقف شود.
به جای آن ممکن است جایگزینی (که می توانیم آن را بهشت در نظر بگیریم) ارائه شود.
روایت رایج مایل است که خود را دارای قدرت زیادی برای مدیریت مشکلات اقتصاد کنونی خود بدانیم، اما قدرت زیادی برای تأثیرگذاری بر سیستمی که خود را در آن قرار میدهیم نداریم، بر اساس نیروهای بازار، فقط یک کودک بزرگ می شود، بالغ می شود و در نهایت می میرد.
سیستمی که ما در آن زندگی می کنیم بسیار توسط آنچه ما خود سازماندهی می نامیم هدایت می شود که خارج از قدرت کنترل ما است.
مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است... سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد، ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.