برای چندین دهه بسیاری از تاکیدات در تشخیص CBRN بیشتر در مورد تشخیص جنگ شیمیایی بوده است، که گاهی اوقات در تشخیص بیولوژیکی اتفاق می افتد و حالا تشخیص تشعشع اغلب در بهترین حالت به عنوان یک مشکل حل شده تلقی می شود.
از این گذشته بسیار ساده تر از آنچه که بتوان برای مواد شیمیایی و مواد بیولوژیکی انجام دهیم، می توان تشعشعات را اندازه گیری و شناسایی کرد و در بدترین حالت، آشکارسازی تشعشعات به عنوان یک مخاطره پسآب در امور نظامی در نظر گرفته میشود، زیرا تهدیدات هستهای به گذشتههای دور و زمان جنگ سرد منتقل میشوند.
بازار آشکارسازی تشعشعات نظامی در دهههای اخیر به کندی حرکت کرده است و این امر به دلیل پیشرفتهای گستردهتر در گمرکات، حفاظت از مرزها و اقدامات کلی ضد تروریسم انجام شده است.
آخرین ظهور بزرگ تهدیدات رادیولوژیکی درک شده که بازار تشخیص تشعشعات را تحت تأثیر قرار داد، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سیل مخوف (و در گذشته تا حد زیادی وجود نداشت) کانال های تجاری و حمل و نقل جهان با مواد رادیواکتیو منشأ شوروی بود.
افزایش کلی هزینه های ضد تروریسم پس از 11 سپتامبر، بازار تشخیص تشعشعات را نیز اندکی تحت تاثیر قرار داد.
اگرچه برخی از نظامیان اکنون RN را در CBRN دوباره کشف کرده اند و این پدیده نه چندان ظهور یک محیط تهدید جدید، بلکه یک کشف مجدد است که بیانگر این است که تهدیدهای قدیمی از بین نمی روند.
نه اینکه خیلی خوب به آن اشاره شده باشد، اما جنگ در اوکراین شامل یک کشور (روسیه) است که هنوز سلاح های هسته ای تاکتیکی را برای استفاده در میدان نبرد به کار می گیرد. (مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه)
علاوه بر این این درگیری در زمینهایی رخ میدهد که هم نیروگاههای هستهای قدیمیتر و هم جدیدتر و همچنین مناطق قابلتوجهی از زمین آلوده به حادثه هستهای چرنوبیل در سال 1986 را شامل میشود.
کشورهای مختلف اجازه دادهاند که قابلیتهای رادیولوژیک تا حدودی از بین بروند، در حالی که دیگران، مانند لهستان، چشم خود را محکمتر به توپ نگاه میکنند.
برای مثال، لهستان خواهان تشخیص نوترون در تانکهای اصلی نبرد (MBT) در زمانی است که دیگران سر خود را خاراندند و تعجب کردند که چرا؟ برای افراد کنجکاو، سلاحهای هستهای کوچک میدان نبرد نسبت به سلاحهای بزرگتر، به نسبت آسیبهای نوترونها، آشفتگی بیشتری ایجاد میکنند.
با توجه به محیط تهدید کنونی، ارزش این را دارد که موضوع را حذف کنیم و بررسی کنیم که این فناوری ها کجا هستند و چه محصولاتی در دسترس هستند.
بازگشت به اصول اولیه
احتمالاً می توان خوانندگان این مجله را بخاطر عدم توجه دقیق به فناوری تشخیص تشعشع یا نحوه عملکرد آن بخشید که احتمالاً کمی پرایمر لازم است و این خبرنگار با خوشحالی متعهد است و پیشاپیش بابت چند ساده سازی عذرخواهی می کند، کل این منطقه خاص نگران تابش یونیزه کننده در مقابل تابش غیریونیزه است.
هر دو هر روز در اطراف ما هستند، اما تشعشعات غیریونیزان شامل نمونه هایی مانند امواج رادیویی است که سیگنال های صوتی، تصویری و داده را حمل می کند، امواج مایکروویو که برای ما پخته می شوند یا تصویر راداری ارائه می دهند، و نورهایی مانند مرئی، فرابنفش (UV) و مادون قرمز (IR).
همانطور که هر کسی که دچار آفتاب سوختگی شده است می تواند تأیید کند، تشعشعات غیریونیزان می تواند به ما آسیب برساند، با این حال، اشعه یونیزان همان چیزی است که در محافل نظامی و امنیتی به آن اشاره می کنیم.
همانطور که از نام آن پیداست، پرتوهای یونیزان بار الکتریکی ایجاد می کنند و ماده را یونیزه می کنند.
این از جهات جدی تر از تشعشعات غیریونیزان از نظر بیولوژیکی مضر است. به طور کلی، تشعشعات یونیزان از شکافت، همجوشی، فروپاشی ایزوتوپ های رادیواکتیو ماده و چند منبع دیگر مانند ماشین های اشعه ایکس می آیند، ما غرق در تشعشعات یونیزان کیهانی هستیم که عمدتاً از همجوشی هیدروژنی که خورشید را سوخت میکند به وجود میآید.
ما همچنین مقدار کمی تشعشع از خود زمین، از مواد رادیواکتیو طبیعی در مقادیر کم در مواد معدنی مختلف، به ما می رسد.
تشعشعات یونیزان می تواند به شکل ذرات آلفا، ذرات بتا، اشعه گاما و اشعه ایکس باشد، همانطور که از نام آن پیداست، آلفا و بتا در واقع ذرات فیزیکی هستند، یک ذره آلفا شامل دو پروتون و دو نوترون (در اصل یک هسته هلیوم 4) است و دارای بار مثبت است. (یک ذره بتا یک الکترون است و بنابراین دارای بار منفی است)
پرتوهای گاما و اشعه ایکس فوتون هستند، یعنی انرژی خالص هستند و جرم و بار ندارند و از نقطه نظر تشخیص و اندازه گیری، دو مورد آخر یکسان هستند، فقط منشا آنها متفاوت است، همچنین دسته فرعی نوترون ها وجود دارد.
نوترون ها، ذرات منفرد که نه مثبت هستند و نه منفی، گهگاه توسط برخی منابع رادیواکتیو حذف می شوند. (آنها می توانند بسیار مخرب باشند)
نحوه تعامل این انواع مختلف تابش با ماده تا حدودی متفاوت است، بنابراین هیچ رویکرد فنی واحدی نمی تواند همه اطلاعاتی را که ممکن است بخواهیم یا نیاز داشته باشیم به ما بدهد، سنسورهای تشعشع را می توان برای اهداف مختلف ساخت.
حسگرهای تشخیص به شما می گویند که آیا تشعشع وجود دارد یا خیر و ممکن است برای یافتن منابع تشعشع مفید باشد.
دستگاههای اندازهگیری نوعی خروجی کمی را از نظر نرخ دوز ارائه میکنند، مانند شمارش در دقیقه یا راد در ساعت که تا حدودی مشابه سرعتسنج است و واحدهای باطنی مختلفی برای اندازه گیری و توصیف تشعشع استفاده می شود، اما این تا حدودی فراتر از محدوده این مقاله است.
دسته دیگر، دزیمترها، مانند کیلومترسنج عمل می کنند، و یک قرائت انباشته از میزان جذب تشعشعات در یک دوره زمانی را ارائه می دهند، به اصطلاح شناسههای ایزوتوپی سعی میکنند نه تنها رادیواکتیویته را شناسایی و اندازهگیری کنند، بلکه سعی میکنند ماهیت دقیق تابش را تجزیه و تحلیل کنند تا تخمین محاسبهشدهای از نوع منبعی که ممکن است آن را ساطع کرده باشد، انجام دهند.
هر یک از این وظایف متفاوت است و اغلب نیاز به ابزار جداگانه دارد و در واقع، تعداد کمی از آنها همه آنها را در یک دستگاه انجام می دهند و لازم به ذکر است که به طور طبیعی تابش پس زمینه همیشه وجود دارد، بنابراین این می تواند همه این وظایف را پیچیده کند.
نقش ها و مأموریت های نظامی و امنیتی
نقش های نظامی برای تشخیص تشعشع شامل انواع مختلفی از ماموریت ها است، ابتدا نیاز به نظارت برای تشخیص وجود خطر تشعشع وجود دارد، در مقایسه با تشعشعات پس زمینه صرفاً طبیعی.
اگر تشعشع وجود داشته باشد، ممکن است تجهیزات نقشه برداری یا زمین برای پیدا کردن مکان هایی که آلودگی وجود دارد ضروری باشد، آیا استفاده از جاده ایمن است؟ آیا این مخزن آلوده است؟ چنین ابزار دقیقی میتواند با ارائه درجهای از کنترل کیفیت در فرآیندهای ضدعفونیسازی به آلودگیزدایی کمک کند.
آیا مخزن را به درستی تمیز کردیم؟ دزیمتری، اندازه گیری تشعشع انباشته شده جذب شده توسط افراد، می تواند از سلامت پرسنل با اطمینان از اینکه هیچ کس بیش از دوز ناایمن نیست محافظت کند.
آیا این جوخه بیش از حد در معرض دید قرار گرفته است؟ همه این موارد استفاده به منزله تصمیم گیری فرماندهان در مورد ایمن یا ناامن بودن یک مکان یا موقعیت خاص است یا اینکه قطعه خاصی از تجهیزات یا زیرساخت تمیز یا کثیف است.
الزامات محیطی و سختی های مبارزه اغلب طراحی محصول را برای استحکام دیکته می کند، اما درون واقعی یکسان است.
در بخش امنیتی، وظایف و مأموریت های پیچیده و اضافی وجود دارد و تشخیص مواد رادیواکتیو پنهان در چمدان، وسایل نقلیه یا محموله یک موضوع اصلی گمرکات و حفاظت از مرز است.
پرسنل امنیتی و ضد تروریسم که مأموریتهای شناسایی را در مناطق شهری و نزدیک به جمعیت غیرنظامی انجام میدهند، با مجموعهای گیجکننده از هشدارهای نادرست آزاردهنده از رویههای پزشکی، مصالح ساختمانی و منابع صنعتی مواجه خواهند شد.
شناسایی ایزوتوپی اغلب برای تشخیص خوش خیم بودن تشعشعات شناسایی شده (مانند پتاسیم-40 که منبع تشعشع طبیعی موجود در موز است) یا مخرب است، مانند دستگاه پزشکی سزیوم-137 دزدیده شده، مورد نیاز است، دو دهه گذشته شاهد گسترش دستگاه های تخصصی برای بازار امنیت داخلی بوده است.
مروری بر فناوری
تمام این ماموریت ها با ابزارهای علمی قابل انجام است، یک راه ساده برای توصیف ابزارهای تشخیص، اندازهگیری و شناسایی تشعشع این است که علم راههایی برای ساخت اجسامی پیدا کرده است که با تابش به روشهایی که میتوان با الکترونیک اندازهگیری کرد، برهمکنش داشت.
این یک استناد هالیوودی است که آشکارسازهای تشعشعات همه شمارگر گایگر (Geiger counter) هستند، این درست نیست، اما برخی واقعا اینطور هستند و لوله Geiger counter یک فناوری قابل احترام در این زمینه است.
این یک لوله پر از گاز است که به تشعشعات ورودی واکنش نشان می دهد و یونیزاسیون ناشی از ذرات یا پرتوهای عبوری از لوله را تشخیص می دهد، از تعداد این رویدادهای یونیزه می توان برای تخمین مقدار تابش استفاده کرد؛ انواع دیگر لوله ها یا محفظه های پر از گاز نیز با استفاده از اصول مشابه استفاده می شود.
اینها اغلب دستگاههای نسبتاً ارزانی هستند و همچنان در حال استفاده هستند، چه به تنهایی یا همراه با فناوریهای دیگر و اگر به دنبال تکان دادن دستگاهی بر روی یک طبقه هستید و به دنبال جایی هستید که مقداری گرد و غبار رادیواکتیو در آن ردیابی شده است، برای مثال، شمارگر گایگر (Geiger counter) ممکن است بهترین گزینه برای صرفه جویی و سرعت باشد.
دسته دیگری از دستگاه ها به عنوان سوسوزن شناخته می شوند و انواع مختلفی از مواد، عمدتاً پلی وینیل تولوئن، پلاستیک، یدید سزیم (CsI)، برومید لانتانیم (LaBr3) و یدید سدیم (NaI) در این دسته هستند، هنگامی که تشعشع با آنها برخورد می کند، فلاش های نور مرئی را منتشر می کنند.
به طور خاص، NaI همچنین میتواند سایر ویژگیهای تابش را اندازهگیری کند و سرنخهایی در مورد هویت ماده منتشرکننده رادیواکتیویته ارائه دهد، بنابراین دستگاه های NaI گاهی اوقات برای شناسایی و همچنین تشخیص مفید هستند.
دسته دیگری از دستگاه های نیمه هادی تشکیل شده است. این مواد زمانی که در معرض تابش قرار می گیرند واکنش الکتریکی می دهند، مانند سوسوزن طیف وسیعی از این مواد از نسبتاً ساده تا بسیار گران قیمت و پیچیده وجود دارد. Cadmium-Zinc-Telluride (CdZnTe یا CZT) یک گزینه میان رده است و در برخی از آشکارسازها استفاده می شود.
سطح بالای این بازار ژرمانیوم سرد است و این ابزارها گران هستند و ژرمانیوم باید تا دمای بسیار پایین خنک شود که قبلاً به نیتروژن مایع نیاز داشت.
با این حال، اینها بهترین ابزارهای شناسایی ایزوتوپ قابل حمل موجود هستند.
دزیمتری می تواند از چند فناوری دیگر استفاده کند که همه آنها در زمان واقعی کار نمی کنند، سادهترین دزیمترها نشانهای فیلم و محفظههای یونی پاکتی هستند که طی دههها تغییری نکردهاند.
دزیمتری Thermoluminescent (TLD) به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، اما به یک دستگاه اختصاصی برای خواندن دزیمتر بعد از واقعیت نیاز دارد.
لازم به ذکر است که بسیاری از ابزارهای تشخیص این قابلیت را دارند که به عنوان دزیمتر عملی کار کنند و محاسباتی را برای تقریب دوز اکتسابی در طول زمان انجام دهند و برخی از دزیمترهای الکترونیکی شخصی که از لولههای گایگر مولر استفاده میکنند، اکنون بسیار خوب هستند. (بقیه تقریبی ترند)
تشخیص آلفا و نوترون رشتههای سختتری هستند، در محیطهای صحرایی کمتر ضروری هستند و به ابزار دقیق نیاز دارند، تشخیص آلفا اغلب از لوله های گایگر مولر سنتی استفاده می کند، اما با یک غشای نازک شکننده، به این ترتیب آنها به راحتی در زمین شکسته می شوند.
تشخیص نوترون به طور سنتی از هلیوم-3 استفاده میکرد، اما کمبود جهانی این ماده، رویکردهای جدیدی را برای تشخیص نوترون ضروری کرده است و لیتیوم-6 اکنون در این نقش استفاده میشود.
محصولات و بازیگران بازار
برخلاف برخی از انواع فناوری های نظامی، بازار رادیولوژی نظامی به طور گسترده توسط بازار گسترده تری پشتیبانی می شود، صنعت انرژی هستهای، حفاظت از مرزها و بخشهای پزشکی تقاضاهایی برای محصولاتی دارند که کمابیش همان کار آشکارسازهای نظامی را انجام میدهند.
در بیشتر نقاط جهان، این بازارها به طور قابل توجهی بزرگتر از بازار نظامی هستند و تقریباً در سطح جهانی، تولیدکنندگان محصولات تشعشعی را برای بازارهای گسترده تر نیز تولید می کنند و غالباً وجه تمایز کلیدی بین یک محصول نظامی و غیرنظامی، محکم سازی است.
بازار تشخیص تشعشع مدتهاست که فضایی مملو از تولیدکنندگان متخصص SME با تعداد انگشت شماری از محصولات و فناوریها بوده است.
در حالی که تعدادی از این شرکت ها هنوز وجود دارند، دهه های اخیر شاهد ادغام و تملک بوده اند و اغلب، این بدان معنی است که خطوط تولید تشخیص تشعشع، درصد کمی از گردش مالی یک شرکت بزرگ است.
Teledyne FLIR (ایالات متحده آمریکا) و Thermo Fisher Scientific (ایالات متحده آمریکا) به عنوان نمونه های کلیدی از این بازیگران بازار هستند، آنها رهبران جهانی در تشخیص تشعشع هستند، اما این شرکت ها در بسیاری از زمینه ها پیشرو هستند.
کانبرا، نامی طولانی در این زمینه، اکنون بخشی از Mirion، یکی دیگر از شرکت های جهانی در این زمینه است، Ortec پیشرو در شناسه های ایزوتوپ ژرمانیوم، شعبه ای از شرکت الکترونیکی آمتک (ایالات متحده آمریکا) است و Ludlum (ایالات متحده آمریکا) همچنان نامی قابل توجه است.
فناوری حباب (کانادا) در تشخیص نوترون کار می کند، Symetrica (بریتانیا)، Tracerco (بریتانیا)، Ultra Energy (بریتانیا)، H3D Gamma (ایالات متحده)، PHDS (ایالات متحده آمریکا)، Nuvia Group (بریتانیا)، Radiation Solutions (کانادا) و دیگران دارای محصولات متنوعی هستند.
آرگون (بریتانیا) نیز جایگاه ویژه ای دارد، نه به عنوان یک تولید کننده، بلکه به عنوان یک شرکت آموزشی و شبیه سازی که می تواند محصولات دیگران را برای استفاده در محیط های آموزشی تطبیق دهد.
مرزهای جدید
ده ها محصول جدید در این زمینه وجود دارد، اما بسیاری از آنها نشان دهنده پیشرفت های تدریجی نسبت به سیستم های موجود هستند، در مقایسه با پیشنهادات نسبتاً مبهم در تشخیص بیولوژیکی و دردهای فزاینده تشخیص شیمیایی، ممکن است به نظر برسد که تشخیص تشعشع ثابتتر است.
آیا جایی برای نوآوری و بهبود وجود دارد؟ یک نگاه معمولی به اطراف طبقات نمایشگاه در نمایشگاهها نشان میدهد که مطمئناً پیشرفتهای جدیدی وجود دارد.
یکی از پیشرفتهای قابل توجه از منظر تدارکات این است که ارتش ایالات متحده بالاخره یک آشکارساز تشعشع جدید را جایگزین آشکارسازهای تشعشعی AN/PDR-77 و AN/VDR-2 35 ساله کرد.
D-Tect Systems یک بخش مستقر در یوتا از Ludlum، در حال تولید سیستم تشخیص رادیولوژیکی برای الزامات وزارت دفاع ایالات متحده است، تصمیم مایلستون C در مورد این سیستم در تابستان 2023 به دست آمد و سرانجام تدارکات و استقرار را به جلو برد. (سیستم مدولار است)
یک واحد پایه کاربرپسند با قابلیت پایه بتا و گاما را می توان با تعدادی کاوشگر خارجی مختلف تقویت کرد که وظایف تشخیص تخصصی متعددی مانند تشخیص آلفا یا نوترون را پوشش می دهد و این توسعه به دلیل حجم مورد نیاز، خبر بزرگی است - گزارش شده است که حداقل 50000 واحد طی یک دهه آینده یا بیشتر خریداری خواهد شد.
این به عنوان یک سفارش واقعاً بزرگ در این بخش به حساب می آید و صرفه جویی در مقیاس ممکن است به مرور زمان این محصول را در بازارهای دیگر مقرون به صرفه تر کند.
از نظر پیشرفتهای فنی گستردهتر، پیشرفتهایی وجود داشته است که میتوانیم بهطور آزاد آنها را قسمت جلویی (بیت آشکارساز که با تشعشع در تعامل است) و انتهای عقب (پردازش دادهها) سیستمهای تشخیص تشعشع بنامیم.
از نظر اقتصادی، ابزارهای مبتنی بر ژرمانیوم که برای خنک کردن آنها به گازهای مایع نیاز ندارند، کوچکتر و ارزان تر می شوند.
دستگاه هایی که به عنوان دوربین گاما عمل می کنند، مقرون به صرفه تر می شوند و یک دوربین گاما تشخیص تشعشع با وضوح بالا را با فناوری تصویربرداری ترکیب می کند تا در واقع از چشم آشکارساز به جهان نگاه کنید و ببینید منبع تشعشع در کجا قرار دارد.
اینها مدتی است که وجود داشته اند، اما بزرگ و بسیار گران بوده اند و چنین سیستم هایی کوچکتر و ارزان تر می شوند، البته به صورت نسبی - هنوز هم به اندازه یک ماشین جدید قیمت دارند.
PHDS یک شرکت مستقر در تنسی، هم طیفسنجی ژرمانیوم و هم تصویربرداری را ترکیب میکند، ابزار GeGI آنها کمتر از 7 کیلوگرم وزن دارد و به صورت مکانیکی سرد می شود، این نه تنها ایزوتوپ های رادیواکتیو ساطع کننده گاما را در عرض چند ثانیه به دقت شناسایی می کند، بلکه خروجی تشخیص تشعشع را روی یک میدان دید 60 درجه قرار می دهد و تا حدود 50 متر کار می کند.
اگر منبع زیر صندلی خودرو باشد دقیقا همانجا روی صفحه نمایش داده می شود، سناریوهای عملیاتی متعددی وجود دارد که این قابلیت ممکن است مفید واقع شود، به ویژه در موقعیتهایی که به هشدارهای سنسورهای ارزانتر و گستردهتر پاسخ میدهند.
اشتباه نکنید، این یک محصول درجه یک است، اما محصولی است که به رقبای قوی تر PHDS مانند ORTEC نگرانی می دهد.
از منظر پیشرفتهای بکاند، اساساً هر سازندهای از پیشرفتهای کوچکسازی و محاسباتی سود برده است و مقدار خوبی از مواد سوسوزن فقط به اندازه اجزای الکترونیکی و الگوریتمهایی است که اطلاعات خروجی از مواد تشخیص را تفسیر میکنند، یکی از نمونههای سازندهای که به نظر میرسد این کار را به خوبی انجام میدهد، Symetrica (ایالات متحده/بریتانیا) است.
خط تولید Verifinder آنها در بین مشتریان امنیتی و دفاعی که نیاز به شناسایی ایزوتوپ دارند، طرفداران زیادی پیدا کرده است.
به نظر می رسد بخشی از موفقیت آنها نرم افزارها و الگوریتم های عالی تعبیه شده در کیت باشد و شناسایی منابع پرتوهای متعدد به درستی و سریع نه تنها در میان تشعشعات پسزمینه، بلکه همچنین پیچیدگیهای یک محیط پرتابش بالا در طول یک حادثه، یک مسئله ریاضی گیجکننده است.
به نظر می رسد Symetrica با این کار به خوبی عمل کرده است و الگوریتم های عالی برای مرتب سازی سریع مشکلات دارد و این به این معنا نیست که Symetrica با فرانت اند نیز خوب عمل نمی کند.
آنها با استفاده از تشخیص مبتنی بر لیتیوم-6 به تشخیص نوترون می پردازند، همچنین واضح است که سیستم های آنها در شرایط عملیاتی بسیار متنوعی قابل استفاده هستند، با دمای عملیاتی -20 تا +50 درجه سانتیگراد، که در این بخش بسیار چشمگیر است.
به طور واضح، برخی از ادبیات فروشندگان محدوده دمای عملیاتی را ارائه نمی دهند، و منطقی به نظر می رسد که کاربران ممکن است مجبور باشند کارهای بیشتری را برای بدست آوردن اطلاعات دقیق از کریستال های سوسوزن و نیمه هادی ها در دماهای پایین و بالا انجام دهند.
رویکردهای واقعا متفاوت در دهه های اخیر در این زمینه نادر بوده است ولی با این حال یک شرکت نوپا مستقر در ایالات متحده، CODEAC Solutions، رویکرد بسیار جدیدی برای تشخیص آلودگی سطحی ارائه کرده است و بررسی سطوح برای آلودگی رادیولوژیکی از دیرباز یک ماموریت اصلی برای ابزارهای تشخیص تشعشع بوده است.
CODEAC از منظری کاملاً متفاوت به موضوع می پردازد، آلاینده های سطح اولیه مورد توجه در یک محیط رادیولوژیکی تعداد نسبتاً محدودی از ایزوتوپ ها هستند.
در مورد تشخیص آنها به جای رادیولوژیک از نظر شیمیایی؟ دستمالهای سطحی CODEAC در حضور کبالت، اورانیوم، پلوتونیوم و چند عنصر دیگر تغییر رنگ میدهند، آنها از خواص شیمیایی و نه خواص رادیولوژیکی این عناصر برای تشخیص وجود خطرات استفاده می کنند، برای بسیاری از کاربردها، این ممکن است بسیار ساده تر از روش های الکترونیکی باشد.
جالب توجه است، این همچنین می تواند پیامدهای بهداشت محیطی در تشخیص اورانیوم ضعیف شده (نسبتا غیر رادیواکتیو) داشته باشد.
راه پیش رو
آینده در این همه کجاست؟ تجهیزات می توانند بهتر، ارزان تر، استفاده آسان تر و دقیق تر شوند و در سالهای اخیر، این امر هم با پیشرفتهایی در علم مواد (یعنی روشهای بهتر برای ساخت و استفاده از موادی که به تشعشعات یونیزان پاسخ میدهند) و هم با پیشرفتهای الکترونیکی، مانند سختافزار کوچکتر و نرمافزار بهتر، مرتبط بوده است.
هر دو جنبه می توانند از پیشرفت های سایر بخش های صنعت بهره ببرند.
تجهیزاتی که کوچکتر و ارزانتر هستند نیز بهطور گستردهتر به کار گرفته میشوند، این امر باعث می شود که حسگرهای بیشتری در واحدهای نظامی وجود داشته باشد، نه اینکه فقط به تیم های تخصصی تفکیک شوند. (می توان چشم اندازهایی برای همگرایی پیدا کرد)
دوربین دیجیتال موجود در گوشی هوشمند دارای نیمه هادی است که در تشخیص پرتوهای گاما بد نیست.
حتی برنامه هایی وجود دارند که اکنون این کار را انجام می دهند، آیا نسل بعدی تشخیص تشعشعات در واقع فقط اپلیکیشنی خواهد بود که بر روی دستگاه هوشمندی که هر سرباز در کمربند خود دارد قرار می گیرد؟ این نویسنده می تواند به راه هایی فکر کند که این اتفاق می تواند در یک دهه رخ دهد.
مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است... سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد، ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.