تولید گاز فاز ۱۱ پارس جنوبی به ۲۸ میلیون مترمکعب در روز میرسد و هدف از نشستهای اخیر ایران با قطر، همراه با پشتیبانی فنی شرکتهای چینی و روسی، بهبود شیوههای استخراج در پارس جنوبی است، ایران به دنبال افزایش تولید به 57 میلیون مترمکعب در روز در میدان پارس جنوبی است.
میدان گازی پارس جنوبی با وسعت 14.2 تریلیون مترمکعب (Tcm) ذخایر گازی به اضافه 18 میلیارد بشکه میعانات گازی، یکی از بزرگترین میادین گازی جهان به وسعت 3700 کیلومتر مربع است، دیگری گنبد شمالی قطر به مساحت 6000 کیلومتر مربع است که حدود 36.8 تریلیون مترمربع ذخایر گاز و حدود 32 میلیارد بشکه میعانات گازی دارد.
پارس جنوبی با تقسیم به 24 فاز برای توسعه، با هدف تولید از 28 میلیون متر مکعب در روز (میلی متر مکعب در روز) تا 57 میلیون متر مکعب در روز است، این اقبال فاز 11 پارس جنوبی ایران است که نمادی از تلاش های جمهوری اسلامی برای رسیدن به این هدف و خودکفایی در استخراج گاز شده است.
پیرامون تحریم های اعمال شده بر آن در مقاطع مختلف از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به گفته تورج دهقانی مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس جمهوری اسلامی، تولید گاز از فاز 11 هم اکنون در حال افزایش است و ظرف چند هفته آینده ظرفیت تولید گاز آن به 28 میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.
یک منبع ارشد بخش انرژی که به طور انحصاری با این وزارتخانه همکاری نزدیک دارد، هفته گذشته گفت: وزارت نفت ایران در سایر فازهای میدان پارس جنوبی نیز انتظار افزایش تولید را دارد.
به گفته این منبع، دو عامل کلیدی در این خوشبینی ایران دخیل است، اولین مورد رویکرد سازنده تر قطر برای استخراج گاز از کل منطقه مرزی دریایی میدان مشترک در خلیج فارس است که در اوایل سال 2017 قبل از اینکه قطر توقف تولید از گنبد شمالی را لغو کند [که از سال 2005 اعمال شده بود]، دو طرف [ایران و قطر] راههای بهینه برای ادامه توسعه میدان مشترک را با توجه به ادعاهایی که ایران داشته است، مورد بحث قرار داده است.
حفاری گاز به گونه ای انجام می شود که ممکن است به طول عمر هر دو میدان [پارس جنوبی و گنبد شمالی] آسیب برساند، وی افزود: توافق شد که پس از لغو تعلیق تولید از سوی قطر [در آوریل 2005]، آنها فعالیتها را بیشتر هماهنگ کنند، اما حتی از آن زمان نیز قطر مدعی است که ایران به استفاده از شیوههای تولید آسیبرسان و با برخی توجیهات ادامه داده است.
بخش بزرگی از مشکل این بود که وقتی تحریمها مجدداً در سال 2018 (پس از خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک، برجام یا توافق هستهای) تحریمها تقویت شد، شرکتهای داخلی مهارت، تجربه و فناوری لازم را نداشتند یا ماشینآلاتی که از جایی که شرکتهای خارجی کار خود را متوقف کرده بودند، بردارند و همچنین تحت فشار بودند تا حفاری بیشتری برای کسب درآمد از گاز داشته باشند.
او ادامه داد: این بدان معناست که آنها اغلب بدون فکر زیاد برای حفظ یکپارچگی ساختاری چاهها، در حفاریها عجله میکردند و این به طور قابلتوجهی بر خروجیهای آتی چندین چاه تأثیر گذاشته است.
با این حال، شخصیتهای ارشد صنعت نفت و گاز از هر دو طرف ماه گذشته بار دیگر با یکدیگر ملاقات کردند تا شیوههای حفاری بهتر در هر دو طرف را از سر بگیرند و این امر به دنبال ارزیابیهای اخیر صندوق توسعه ملی خود ایران مبنی بر کاهش حداقل ۲۵ درصدی تولید گاز طی ۱۰ سال آینده به دلیل کاهش فشار در میادین انجام شد و پارس جنوبی با کاهش ۳۰ درصدی مواجه شد.
این تحولات به دومین عامل خوشبینی مجدد ایران نسبت به فاز 11 پارس جنوبی و در کل این میدان عظیم مرتبط است و در ماه مارس، وزارت نفت یک برنامه 20 میلیارد دلاری برای ساخت 28 سکوی عظیم برای افزایش فشار بر سایت پارس جنوبی را نهایی کرد که در ابتدا توسط چندین شرکت داخلی رهبری می شد.
با این حال، پس از دیدار اخیر با مقامات قطری، پیشبینی میشود که برخی از پشتیبانیهای فنی از سوی امارات ارائه شود که به نوبه خود باعث تشویق بیشتر شرکتهای چینی و روسی شده است که هنوز در سراسر توسعه پارس جنوبی کار میکنند.
در اصل، پکن در فرصتهای تجاری تازه بازگشایی شده در ایران پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام یا به اصطلاح عامیانه توافق هستهای) در 16 ژانویه 2016، بهویژه در زمینه نفت و میادین نفت این کشور مشارکت جدی داشت، در آن مقطع بخش عمده ای از بهترین قراردادها به شرکت های غربی تعلق گرفت، به طوری که توتال فرانسه در آن زمان 50.1 درصد از سهام فاز 11 را به خود اختصاص داد، شرکت ملی نفت چین (CNPC) 30 درصد سهام داشت و پتروپارس ایران 19.9 درصد سهام داشت.
علیرغم اینکه توتال حدود 1 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد و پروژه فاز 11 را به طور قابل توجهی شروع کرد، اما پس از خروج ایالات متحده از برجام در ماه مه 2018، توتال تحت فشار قرار گرفت تا از پروژه خارج شود.
CNPC در آن مرحله، سهام توتال در فاز 11 را به خود اختصاص داد - بر اساس شرایط قرارداد - اما خود مجبور به خروج از آن شد زیرا تنش بین ایالات متحده و چین در جنگ تجاری در زمان رئیس جمهور وقت آمریکا دونالد ترامپ بالا گرفت، از آن زمان مشارکت پکن در چندین پروژه بزرگ نفت و گاز ایران کاهش یافت و چین تنها در چند حوزه بصورت قراردادی - نه سرمایه گذاری در توسعه - مانند حفاری، تعمیر و نگهداری میادین، تعویض قطعات، ذخیرهسازی و فناوری و ... متمرکز شده است.
همانطور که درست پس از خروج رسمی CNPC از فاز 11 در اکتبر 2019، طبق اظهارات آن زمان رضا دهقان، معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، 40 پروژه کاری - قراردادی - برای این پروژه تعریف شده بود. (اجرای عملیات حفاری فاز 11)
به گفته این منبع ایران، ظرفیت تولید هدف اولیه فاز 11 تا 57 میلیون مترمکعب در روز بود و این هنوز به عنوان هدف نهایی برای بسیاری در وزارت نفت دیده می شود، همچنین خروجی این میدان گازی همچنان به عنوان یکی از چندین منبع تامین کلیدی برای راه اندازی یک تجارت گاز طبیعی مایع (LNG) در مقیاس جهانی برای ایران در نظر گرفته شده است.
با توجه به اینکه LNG از زمان حمله روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 به منبع نوسان انرژی جهان تبدیل شده است، این طرح ها هنوز در حال اجرا هستند و در پایان ژانویه، وزارت نفت ایران اعلام کرد که قصد دارد سالانه 1.5 میلیون تن LNG در یک کارخانه متوسط در عسلویه در سال 2026 آغاز کند.
پروژه بسیار بزرگتر ایران LNG در اطراف بندر تمبک، در حدود 30 مایلی شمال خود عسلویه است، ایران در نهایت از گاز پارس جنوبی و پارس شمالی استفاده خواهد کرد که حجم گاز قابل بازیافت تقریباً 47 تریلیون فوت مکعب تخمین زده شده است، مجدداً، شرکت ملی نفت فلات قاره چین (CNOOC) که اولین شرکت کننده در پروژه اصلی LNG ایران بود، یادداشت تفاهم (MoU) در سپتامبر 2006 با شرکت ملی نفت ایران (NIOC) برای توسعه میدان گازی پارس شمالی امضا کرد. (با هدف ایجاد قابلیت تولید LNG)
این قرارداد در دسامبر 2006 تمدید شد تا توسعه مجتمع چهار قطار (تاسیسات مایع سازی و تصفیه LNG) با ظرفیت 20 میلیون تن را در بر گیرد، قبل از اینکه پیشرفت آهسته در بخش CNOOC باعث شود NIOC معامله را به حالت تعلیق درآورد و در آن مقطع، درست قبل از تشدید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا (E.U) علیه ایران در سال 2011/2012، گروه آلمانی Linde Group توسعه اصلی پروژه LNG ایران را بر عهده گرفته بود.
در مدت زمان نسبتاً کوتاهی، گروه Linde حدود 60 درصد تأسیسات صادرات LNG را به ارزش 3.3 میلیارد دلار تکمیل کرد که قرار بود حداقل 10.5 میلیون تن در هر ساعت LNG تولید کند، با این انتظار که تکمیل آن کمتر از یک سال طول بکشد.
با این حال، به دلیل تحریم های بعدی، پیشرفت پروژه دوباره متوقف شد.
با بازگشت گسترده ترین تحریمهای ایالات متحده در سال 2018، گازپروم روسیه دو تفاهم نامه با شرکت ملی نفت ایران در رابطه با گسترش یک استراتژی مشترک دوجانبه در مورد گاز ایران امضا کرد.
بخش اول نقشه راه همکاری های گازی بین دو شرکت بود و بخش دوم به تفصیل ساخت تاسیسات LNG ایران با مشارکت صندوق بازنشستگی صنعت نفت ایران بود که در ابتدا، این به گازپروم این امکان را میدهد که در واقع، مجتمع 60 درصدی LNG موجود را از لیند تصاحب کند و بعداً در ساخت مجتمعهای LNG کوچک نقش داشته باشد.
ایران و روسیه استدلال کردند که مجتمعهای کوچک الانجی - با ظرفیتهای تولید بین 2000 تا 500000 تن LNG در سال، در مقایسه با ظرفیت کارخانههای معمولی مقیاس بزرگ بین 2.5 تا 7.5 میلیون تن در سال - کمتر در برابر آمریکا یا اسرائیل آسیبپذیر خواهند بود.
مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است... سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد، ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.