فشار اقتصادی و ژئوپلیتیکی بر ایران در سال 2025 با تجدید تحریم های ایالات متحده، تنش های هسته ای و خطر درگیری با اسرائیل و ایالات متحده افزایش می یابد، علیرغم تنش ها، ایران و ترامپ ممکن است بر سر یک توافق جدید مذاکره کنند، زیرا هر دو طرف به دیپلماسی روی خوش نشان داده اند.
تندروها در ایالات متحده و اسرائیل برای اقدام پیشگیرانه علیه برنامه هسته ای ایران فشار می آورند.
ایران در سال 2024 با چالش های زیادی روبرو بود:
شکست های منطقه ای: نفوذ ایران در خاورمیانه متحمل ضربه های بزرگی شد، اسرائیل به سفارت ایران در دمشق حمله کرد و متحدان اصلی ایران، حزب الله لبنان، حماس در غزه و دولت بشار اسد در سوریه با شکست هایی مواجه شدند و محور مقاومت ایران را تضعیف کردند. (اما حماس دوباره جمع شده است و بخشی از این شکست را از بین برده است)
بحران اقتصادی: اقتصاد ایران همچنان رو به وخامت گذاشت و ریال ایران به پایینترین ارزش تاریخی خود سقوط کرد، بحران اقتصادی با تحریم های مجدد ایالات متحده و ادامه فساد و سوء مدیریت تشدید شده است.
انزوای سیاسی: از لحاظ دیپلماتیک، ایران با انزوا مواجه شد، زیرا حزبالله با آتشبس با اسرائیل موافقت کرد و خروج نیروهای حزبالله از جنوب لبنان را الزامی کرد و ایران را از یک راه کلیدی برای نفوذ نظامی محروم کرد.
بحران رهبری: مرگ ناگهانی رئیس جمهور ایران، ابراهیم رئیسی در سقوط هلیکوپتر، خلاء قدرت و تشدید اختلافات جناحی در داخل ج.ا ایران را ایجاد کرد.
ناآرامی های داخلی: نارضایتی عمومی از دولت به دلیل مشکلات اقتصادی، سرکوب سیاسی و شکایت از هزینه های نیابت های خارجی افزایش یافت و تظاهرات هایی را ایجاد کرد و گسست فزاینده بین دولت و شهروندانش را برجسته کرد.
این چالش ها در مجموع حکومت ایران را با فشارهای داخلی و خارجی فزاینده، و در مواجهه با فردی به نام دونالد جی. ترامپ، در موقعیتی آسیب پذیر قرار داد. (وی گفته: در سال 2025، فشار بر ایران کاهش نخواهد یافت)
کشمکشهای اقتصادی: اقتصاد ایران به دلیل تحریمهای جاری، فساد، سوء مدیریت، تورم و کاهش ارزش پول همچنان تحت فشار شدید قرار دارد و پتانسیل برای تجدید تحریم های ایالات متحده تحت دولت ترامپ بر عدم اطمینان اقتصادی می افزاید و در دسامبر 2024، ایالات متحده ناوگان سایه کشتی های نفتکش ایران را تحریم کرد که واشنگتن ادعا می کند کلید تامین مالی برنامه تسلیحات هسته ای تهران هستند.
نرگیزا عمرووا خاطرنشان می کند که ایران با دولت طالبان افغانستان برای ایجاد یک کریدور حمل و نقل زمینی به چین کار می کند، که تجارت منطقه ای را افزایش می دهد، تا حدی به مشکلات اقتصادی آن رسیدگی می کند و به هر دو طرف یک خط ارتباطی ضد امن می دهد.
ایران همچنین فرصتهای اقتصادی و سیاسی خود را با میزبانی طولانیترین بخش زمینی کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب، یک مسیر جادهای، ریلی و اقیانوسی به طول 7200 کیلومتر از هند به اروپا، افزایش میدهد و تجارت با جمهوریهای آسیای مرکزی را که ایران را بازاری با جمعیت 90 میلیون نفری و بنادر دریاییاش را بهعنوان تجارت با آسیا، شرق میانه و تجارت با آسیا، آفریقا و آسیا میدانند، افزایش داده است.
وزن دیگر بر اقتصاد ایران آب است زیرا ایران یکی از خشک ترین کشورهای جهان است... در دستور کار افغانستان دسترسی به حقوق آب بر اساس معاهده 1973 رودخانه هلمند است که به دلیل درگیری های داخلی افغانستان که با کودتای 1978 به رهبری کمونیست ها آغاز شد و تنها با اخراج ناتو در سال 2021 به پایان رسید، هرگز به طور کامل اجرا نشد.
نفوذ منطقه ای: با تضعیف حزب الله و حماس و سقوط دولت بشار اسد در سوریه، پایگاه های استراتژیک ایران را کاهش داده است و ممکن است در آینده نیز نفوذ منطقه ای ایران به کاهش خود ادامه دهد، شکستهای گروه های نیابتی ایران باعث شده است که بسیاری از شهروندان ایرانی از دولت خود به دلیل هزینه کردن برای ماجراجوییهای خارجی و عدم رسیدگی به نیازهای برآورده نشده در ایران انتقاد کنند.
اگر بسیاری از شهروندان احساس کنند که ثروت کشورشان، به گفته یکی از رهبران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نزدیک به 20 میلیارد دلار در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن هدر رفته است، ممکن است ناامیدی در میان ایرانیان منجر به ناآرامی داخلی شود.
تنشهای هستهای: برنامه هستهای ایران همچنان موضوع نگرانی بینالمللی و موضوع اصلی برای رهبری ایران است... مذاکرات مجدد که قرار است در 13 ژانویه آغاز شود و ضرب الاجل کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ممکن است سرعت مذاکرات را افزایش دهد.
در سال 2018، ایالات متحده از برجام خارج شد و تحریمهایی را که برداشته یا لغو شده بودند، مجدداً اعمال کرد، اگرچه شورای اروپا پس از راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اجرای اقدامات برجام، تمام تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای اتحادیه اروپا علیه ایران را لغو کرد.
علیرغم پیشبینیهای فشار حداکثری 2، ترامپ در ژانویه اعلام کرد که مایل به توافقی از طریق مذاکره است، "واقعاً خوب خواهد بود که بدون نیاز به برداشتن گامهای بیشتر، این کار انجام شود" اما اکنون به نظر میرسد که فشار حداکثری بازگشته است زیرا ترامپ ممکن است فرمان اجرایی (EO) را برای لغو معافیتهای تحریمی موجود امضا کند و صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
اقدام قریب الوقوع ترامپ ممکن است به دلیل گزارش اطلاعاتی مبنی بر اینکه ایران در حال کار بر روی گزینه ای برای توسعه سریع سلاح هسته ای خام است، ایجاد شده باشد، اگرچه در این گزارش همچنین اشاره شده است که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران تصمیمی برای ساخت سلاح هسته ای نگرفته است.
ماجرای هستهای گزارشی را به همراه خواهد داشت که اصلاحطلبان ایران میخواهند شفافیت سیستم مالی این کشور را برای پیوستن مجدد به نظام اقتصادی جهانی افزایش دهند. (FATF)
چین روزانه حدود 1.75 میلیون بشکه نفت از ایران وارد میکند، بنابراین چین این را بهعنوان دو فرعی میبیند که از طریق آن آمریکا به چین و ایران حمله میکند، صرف نظر از اینکه در EO ترامپ چه منطقی درباره تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی وجود دارد و اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد که ناوگان سایه را متوقف کند، آیا چین با اعلام اقدامات آمریکا به عنوان دزدی دریایی، سپس پرچم گذاری مجدد و اسکورت نفتکش ها پاسخ خواهد داد؟
نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق (PLAN) بزرگترین نیروی دریایی جهان است که دارای 355 کشتی مدرن و زیردریایی است... تشدید تنش ایالات متحده به PLAN فرصتی می دهد تا مهارت های خارج از منطقه را توسعه دهد، ادعا کند که ضامن جدید آزادی ناوبری است و حمایت مردم چین را ایجاد کند.
همچنین، اگر چین از کمبود نفت ایران رنج میبرد، پکن میتواند ادعا کند که هرگونه رکود اقتصادی در آینده تقصیر واشنگتن است و نه اشتباهات حزب کمونیست چین.
ترامپ امیدوار است ایران به همان سرعتی که کانادا و مکزیک در مواجهه با تهدیدات ایالات متحده دارند سقوط کند (در مقابل خواسته های آمریکا کوتاه بیایند)، اما اگر ایران مقاومت کند و در نهایت منجر به درگیری نظامی شود، مناقشه متعاقب آن ترامپ را از برنامه اصلاحات داخلی خود منحرف می کند و تمرکزش را روی چین قرار می دهد، قیمت نفت را افزایش می دهد و هزینه ها را برای شرکت ها و مصرف کنندگان در سراسر جهان افزایش می دهد، نوسانات بازار را افزایش می دهد و اعتماد سرمایه گذاران را کاهش می دهد و مسیر تجارت را مختل می کند.
ترامپ (دوبار) به دلیل مخالفت با جنگهای بیپایان انتخاب شد و جو بایدن، رئیسجمهور وقت آمریکا را به دلیل سوءمدیریت اقتصادی که باعث تورم ویرانگر در ایالات متحده شد، مورد سرزنش قرار داد، بنابراین او باید با احتیاط حرکت کند تا از جنگ انتخابی دیگری در خاورمیانه جلوگیری کند. (در غیر این صورت، جو بایدن توئیت به تو گفتم را آماده انتشار کرده است)
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران پس از انتخاب در ژوئن 2024 برنامه خود را در پیام من به دنیای جدید اعلام کرد و قصد خود را برای تقویت روابط با همسایگان ایران اعلام کرد، وی با تاکید بر نیاز به یک منطقه قوی گفت که به گفتگوی سازنده با اروپا امیدوار است، از خروج آمریکا از برجام انتقاد کرد و از واشنگتن خواست با واقعیت کنار بیاید.
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران نیز آمادگی خود را برای مذاکره با دولت ترامپ نشان داده است.
در اکتبر 2024، ترامپ نامزد وقت اعلام کرد: دوست دارم ایران را بسیار موفق ببینم... تنها چیزی که وجود دارد این است که آنها نمی توانند سلاح هسته ای داشته باشند و جی دی ونس، نامزد معاون رئیس جمهور وقت، گفت: و منافع ما در این است که وارد جنگ با ایران نشویم و این یک حواس پرتی بزرگ برای منابع خواهد بود... برای کشور ما بسیار گران تمام خواهد شد.
اگرچه رهبران تهران و واشنگتن آماده گفتگو به نظر می رسند و ترامپ خط قرمز خود را اعلام کرده است، تندروها در واشنگتن و اورشلیم طرفدار حمله پیشگیرانه به برنامه هسته ای ایران هستند - خواسته های آنها با انقضای تحریم های برجام در 18 اکتبر 2025 - بازگشت سریع - مکانیسم آن ضروری تر شد.
اگر تنها خط قرمز ترامپ توسعه تسلیحات هستهای باشد، نه تحقیق و توسعه هستهای، صادرات موشک یا پهپاد، یا حمایت از جنگ روسیه با ناتو که در اوکراین رخ میدهد و علناً با تغییر حکومت در تهران مخالفت کند، ایران آماده مذاکره خواهد بود و با این حال، ترامپ با مقاومت اسرائیل و حامیان آمریکایی اش روبرو خواهد شد، که دائماً ادعا می کنند ایران هفته ها تا ساخت سلاح هسته ای فاصله دارد.
اگر ترامپ بخواهد توافق با ایران را گسترش دهد تا شامل حمایت نظامی از متحدان و رفتار گروه های نیابتی شود، ایران ممکن است به ایالات متحده پیشنهاد دهد، همین کار را با نیابتی خود، یعنی اسرائیل، انجام دهد و ممکن است با پیشنهاد یک منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه که نقطه آغازینی برای شاهینهای آمریکایی و اسرائیلی باشد، پیش قدم شود.
اما سال 2018 نیست و ایران قراردادهای مشارکت راهبردی با چین (در سال 2021) و روسیه (در سال 2025) بسته است و به آن منابع سیاسی و اقتصادی می دهد که در سال 2018 هنگام خروج ایالات متحده از برجام فاقد آن بود... اگرچه روسیه داراییهای دریایی برای محافظت از صادرات نفت ایران را ندارد، چین دارد و ممکن است فکر کند با یک نیروی آمریکایی مصرفشده مواجه است که بیشتر به دلیل برخورد در دریا، سرنگونی هواپیماهای خود و کشتیهای ضعیف شناخته شده است. (و بازار نفت نیز متفاوت است)
به گزارش آرگوس مدیا، صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سالهای 2019 و 2020 به دلیل تحریمهای دوران ترامپ کمتر از 500 هزار بشکه در روز بود، از سال 2021 شروع به افزایش کرد و از آن زمان هر سال افزایش یافته است.
ایران شبکه خود را برای دور زدن تحریم ها گسترش داده است و ناوگان نفتکش (اکنون تحریم شده) خود را توسعه داده است، بنابراین اگر ایالات متحده تحریم ها را افزایش دهد، متوجه خواهد شد که خریداران باقی مانده آنهایی هستند که لزوما از تحریم ها نمی ترسند و چین ممکن است نیروی جنگی خود را برای محافظت از عرضه نفت خود مستقر کند.
چالش ایران این است که توافقی را تنظیم کند که ترامپ معتقد است فقط او می توانست به آن دست یابد و تضمین کند که واشنگتن در آینده از توافق خارج نخواهد شد، بنابراین ایران ممکن است بر یک معاهده به جای تفاهم پافشاری کند که مستلزم تصویب سنا باشد، جایی که برخی از بخشهای توافق احتمالاً رد میشود و نیاز به مذاکرات بیشتر بین تهران و واشنگتن دارد و یکبار برای همیشه چه کسی استاد هنر معامله است.

در نظر نوسینده یکی از موارد مهم و موثر در کاهش ارزش ریال ایران فساد در بدنه دولت و حاکمیت است که بر کسی پوشیده نست، اما نوسنده مقاله به این موضوع هیچ اشاره ای نکرده است که رئیس جمهور فعلی آمریکا - ترامپ - بارها و بارها متهم به فساد اقتصادی و اخلاقی شده است و در برخی دادگاهای ایالتی مجرم شناخته شده است ولی همین مفسد اقتصادی (به تعبیر ایرانی ها) مجددا رئیس جمهور فاسد ترین کشور دنیا از نظر فرهنگی و اخلاقی شده است.
لینک سایت مرجع
مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است... سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد، ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.
آیا محتوای این مطلب/مقاله را می پسندید؟
مطالب مرتبط
