رویکرد چین به خاورمیانه با احتیاط، بی طرفی و تلاش برای تمایز سیاست خود از سیاست ایالات متحده می باشد.
رگبار موشکی به یک پایگاه هوایی استراتژیک در شمال اسرائیل که توسط حزب الله از لبنان ارسال شد، آخرین مورد از رویدادهای رو به رشد در خاورمیانه است که به گفته تحلیلگران می تواند جایگاه چین را در منطقه تقویت کند و فرصت های جدیدی را برای این کشور برای گسترش نفوذ خود ایجاد کند.
حمله 6 ژانویه به تشدید خشونتها میافزاید، از حملات حوثیهای یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ، حملات گروههای مرتبط با تهران به پایگاههای ایالات متحده در عراق، بمبگذاری مرگبار در جنوب ایران که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
حماس و جنگ جاری در غزه که نشان دهنده بی ثباتی فزاینده است که می تواند تلاش های ایالات متحده و متحدانش برای جلوگیری از تشدید تنش منطقه ای در خاورمیانه را تضعیف کند.
در مواجهه با این محیط سیال، ناظران به فرصتهای دیپلماتیک و سیاسی بالقوه برای چین اشاره کردهاند - از دور کردن توجه ایالات متحده از هند و اقیانوسیه تا توانایی نشان دادن رهبری دیپلماتیک خود - که نفوذ آن در خاورمیانه افزایش یافته است.
بحران انسانی در مقیاس وسیع و تلفات فزاینده غیرنظامی در غزه در اثر حملات اسرائیل که در پاسخ به حمله حماس در 7 اکتبر - که توسط اتحادیه اروپا و ایالات متحده به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شد - که حدود 1200 نفر را کشتند، آغاز شد، یک فرصت بوده است. (برای چین که خصومت ها را به گردن سیاست های خاورمیانه ای ایالات متحده می اندازد)
در مجامع بین المللی مانند سازمان ملل، پکن واشنگتن را مورد هدف قرار داده و آن را به استانداردهای دوگانه متهم کرده است، بهعنوان بخشی از آنچه کارشناسان معتقدند کمپینی است که نه تنها برای تقویت نفوذ خود در خاورمیانه، بلکه در سراسر جنوب جهانی طراحی شده است.
اما واقعاً پکن چقدر در خاورمیانه تأثیر دارد و چین چقدر برای استفاده از این نفوذ برای پیشبرد اهداف خود در منطقه و فراتر از آن استفاده می کند؟
نحوه برخورد چین با بحران های خاورمیانه
چین سیاست محتاطانه ای را در مورد جنگ اسرائیل و حماس ترسیم کرده است که در آن سعی کرده است خود را با ایالات متحده به عنوان مخالف مداخلات خارجی و بی طرف در مناقشه مقایسه کند، اما پکن صریحاً حماس را محکوم نکرده است و با تشدید حملات اسرائیل در غزه، انتقادات فزایندهای از اسرائیل افزایش داده است.
پکن تاکنون موفق شده است این موضع را به برخی دستاوردهای دیپلماتیک تبدیل کند.
در 20 نوامبر وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، از وزرای عربی و دیگر مسلمان به پکن برای کنفرانسی به عنوان بخشی از فشار دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ در غزه استقبال کرد، اقدامی که به گفته کارشناسان به دنبال بهرهبرداری از شکافهای مشهود در سیاست غرب بود.
وانگ گفت: چین دوست و برادر خوب کشورهای عربی و اسلامی است، ما همیشه قاطعانه از حقوق و منافع مشروع کشورهای عربی [و] اسلامی دفاع کردهایم و همواره قاطعانه از آرمان عادلانه مردم فلسطین حمایت کردهایم.
در دیگر بحرانهای منطقه، پکن بهطور مشابه به دنبال آن بوده است که خود را در کنار صلح قرار دهد و در عین حال منافع خود را دنبال کند، برخلاف غرب - به رهبری آمریکا - که از گذشته اهداف و مطامع خود را با استفاده از قدرت نظامی پیش می برد.
وزارت امور خارجه چین به سرعت بمب گذاری های دوقلوی 3 ژانویه در ایران را که باعث کشته شدن ده ها نفر شد، محکوم کرد اما در مورد حملات عراق که پایگاه های ایالات متحده را که توسط گروه های شبه نظامیان تحت حمایت ایران انجام شده است ، اظهار نظر نکرده است.
پکن در مورد رگبارهای موشکی حزب الله به شمال اسرائیل و ترور در بیروت که اسرائیل مقصر آن است صحبت کرده است و درخواست های مبهم برای آرام کردن تنش ها را مطرح می کند در حالی که صراحتاً نام هیچ گروهی را ذکر نکرده است.
در نزدیک شدن به حملات حوثی ها به کشتی های تجاری در دریای سرخ، چین مسیر کمی متفاوت را ترسیم کرده است.
در ماه دسامبر توسط هوتس توسط هوتیس مورد حمله هوتیس قرار گرفت و Cosco، غول حمل و نقل دولتی چین که تقریباً 11 درصد سهم بازار تجارت را در اختیار دارد، در 8 ژانویه حمل و نقل را از طریق دریای سرخ به اسرائیل معلق کرد.
برخی از تحلیلگران چینی، مانند جیانگ لیمنگ از انستیتوی روابط بین الملل معاصر چین، که به وزارت امنیت ایالتی کشور متصل است، هشدار داده اند که مشکلات دریای سرخ می تواند با افزایش قیمت انرژی، مهار تجارت جهانی و کمک به منافع چینی ها آسیب برساند.
اما دیگر کارشناسان چینی این حملات و بی ثباتی گسترده تر در خاورمیانه را یک فرصت می دانند.
در ویدئویی که در اواخر ماه دسامبر در دوین منتشر شده است در سکوی رسانه های اجتماعی Tiktok، شیائو یونوا استاد دانشگاه دفاعی ارتش آزادی بخش مردم، اظهار داشت که حوثی ها سهواً چین را به نفع بزرگی رسانده اند، زیرا خفگی خطوط حمل و نقل به احتمال زیاد منجر به افزایش استفاده از راه آهن های ساخته شده چینی و بازدارنده برای تجارت زمینی بین چین و اروپا خواهد شد.
شیائو گفت: Huthis به طور غیرمستقیم در تغییر حمل و نقل از دریا به زمین کمک کرده اند و این موضوع برتری دریایی ایالات متحده و ترویج استراتژی بین المللی [پکن] چند قطبی جهانی را تضعیف می کند.
آیا نفوذ چین در حال رشد است؟
چین خود را به عنوان یک بازیگر ژئوپلیتیکی بی طرف در خاورمیانه معرفی کرده است و در سال های اخیر جایگاه خود را نزد بازیگران منطقه ای مانند ایران و عربستان سعودی تقویت کرده است. (انرژی، به ویژه نفت، پشت بسیاری از اقدامات اخیر پکن بوده است)
چین بزرگترین خریدار نفت در جهان از عربستان سعودی است - دومین تولید کننده بزرگ جهان پس از ایالات متحده - و نیمی از واردات نفت چین و کمی بیش از یک سوم کل نفت سوزانده شده در چین از این کشور تامین می شود.
طبق گزارش کپلر چین همچنین واردات نفت خود از ایران را در دو سال گذشته بیش از سه برابر کرده است.
چین همچنین در سال 2021 به ایران قول داد 400 میلیارد دلار در ازای تامین نفت و سوخت در این کشور سرمایهگذاری کند، اگرچه تحریمهای غرب علیه تهران مانع از تحقق مفاد این توافقنامه گسترده توسط پکن شده است. (پکن از نظر دیپلماتیک نیز فعال بوده است)
در ژوئن 2023 چین روابط خود با تشکیلات خودگردان فلسطین را به یک مشارکت استراتژیک ارتقا داد - رتبه دوم در تعاملات دیپلماتیک پکن و شی جین پینگ، رهبر چین، پیشنهادی سه ماده ای برای مسیری به سوی راه حل دو دولتی ارائه کرد. (برای دستیابی به یک راه حل عادلانه و پایدار برای مسئله فلسطی)
در مارس 2023 پکن همچنین برای کمک به ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط میانجیگری کرد که به تقویت جایگاه چین به عنوان یک صلحساز در منطقه کمک کرد.
تحلیلگران می گویند که انتظارات از چین برای ایفای نقش دیپلماتیک بزرگتر پس از شروع جنگ در غزه افزایش یافت، اما پکن تاکنون به این انتظارات عمل نکرده است.
فن هونگدا، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای و محقق مشهور منطقه، در نوامبر نوشت که در صورت ادامه جنگ اسرائیل و حماس و گسترش بیثباتی به کشورهای دیگر، پکن ممکن است با مشکلات متعددی روبرو شود.
او نوشت: با توجه به توجه زیادی که پکن به موضوع فلسطین دارد، دیگر کشورها - به ویژه خاورمیانه - توانایی چین برای پاسخ به جنگ غزه و اسرائیل را مورد بررسی قرار می دهند و این به وضوح برای چین نیز یک چالش است.
از آن زمان این هشدار اجرا شد. تلاشهای میانجیگری چین تا حد زیادی پس از کنفرانس نوامبر کاهش یافته است و ژای جون، فرستاده چین در خاورمیانه، از زمان سفر انحصاری خود به منطقه در ماه اکتبر، کم رنگ بوده است.
جنگ غزه همچنین به روابط پکن با اسرائیل که قبلاً به شریکی نزدیکتر در خاورمیانه تبدیل شده بود و شرکتهای چینی در آن سرمایهگذاری زیادی در فناوریهای پیشرفته و بنادر استراتژیک در این کشور داشتند، آسیب زیادی وارد کرد.
فرصت کوتاه مدت در مقابل ریسک بلند مدت
فان همچنین هشدار داد که بیثباتی فزاینده بر خلاف منافع چین است زیرا منطقه را از تمرکز بر سرمایهگذاریهای تجاری و اقتصادی دور میکند و در عوض بیشتر به سمت امنیت میرود، او نوشت: [اگر] وضعیت در خاورمیانه رو به بدتر شدن برود، رهبران خاورمیانه به ناچار تمرکز بیشتری بر امنیت ملی خواهند داشت، که حوزه اصلی همکاری چین و خاورمیانه نیست.
در حالی که چین نشان داده است که میتواند به فرصتها پاسخ دهد، فن هشدار داد که یک درگیری طولانی مدت میتواند محدودیتهای پکن را در بلندمدت آشکار کند.
در حالی که وانگ با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده برای گفتگو در مورد ثبات منطقه صحبت کرده است، ایالات متحده به عنوان تنها بازیگر دارای قدرت دیپلماتیک کافی برای تعامل در سراسر خاورمیانه ظاهر شده است.
بلینکن در حال حاضر در یک تور منطقه ای شامل اردن، قطر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اسرائیل، کرانه باختری، مصر، ترکیه و یونان است و در همین حال این پرسش وجود دارد که آیا پکن مایل است یا قادر به اعمال فشار بر تهران یا شرکای آن برای کاهش تنش است.
احمد عبودوه یکی از اعضای غیر مقیم شورای آتلانتیک نوشت: چین نمی تواند ایران را متقاعد کند که حزب الله لبنان را از حمله به اسرائیل در شمال مهار کند و یا شبه نظامیان عراقی [شیعی] را از هدف قرار دادن سربازان و پایگاه های نظامی آمریکایی باز دارد.
وی افزود: حتی اگر می توانست، چینی ها از راه خود خارج نمی شوند و روابط خود را با شرکای استراتژیک به خطر می اندازند تا یک پیروزی آزاد به واشنگتن بدهند.
Niu Xinchun، مدیر مطالعات خاورمیانه در انستیتوی روابط بین الملل معاصر چین، که توسط وزارت امنیت ایالتی چین اداره می شود و در پکن مستقر است، این وضعیت در نهایت می تواند در مورد چین در صورت افزایش بی ثباتی در چین باشد.
وی نوشت: اگر خاورمیانه واقعاً به آشفتگی در مقیاس کامل فرو رود، چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری منطقه و بزرگترین خریدار نفت خاورمیانه، بزرگترین قربانی خواهد بود.
NIU افزود که چین تنها عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل است که پایگاه نظامی یا سربازان مستقر در خاورمیانه ندارد و با تغییر مکالمه به مسائل امنیت ملی، تأثیر کمتری برای استفاده خواهد داشت.
او نوشت: تأثیر [چین] بر ظهور و مقیاس بحرانها در منطقه محدود است.
مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است... سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد، ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.